دو سه خطی از برای دل

کوها وسنگ ها همه روزی خاک بودند بله خاک میخواست همچنان فروتن باقی بماند اما اگر سنگ نمی شد باد شمال او را به هوا می سپرد
به هوایی که به ناکجا اباد می رود هر ذره از بدن خاک را سویی میکشاند اگر او سنگ شد حوادث زمانه و گذشت زمان و ازهمه مهمتر لگد مهربان های زنده او را سنگ کرد او خاک بود نرم و همین نرمی باعث شد که قلب کوچکتر از ذره اش زودتر زیر پاها فشرده شود
او سنگ شد تا دیگر باد او را نبرد زیر پاها فشرده و له نشود
کوه ان کوه اوستوار هم روزی خاک بود دید که برای بقا باید سنگ بود وبرایکمال کوه شد اگر سنگ نمیشد هیچگاه هیچگاه کوه نمیشد
گاهی کوه با ان سلابت وبزرگی در اثر تکان ها ، گاز گوگرد در گلویش جمع می شود انقدر جمع می شود
تا کوه تحملش تمام می شود و انفجار و بعد سنگ می شود تمام جانش به تکه ها ی سنگ تبدیل می شود تا
هیچگاه هیچگاه گوگردی در او جمع نشود.
--------------------------------
تا درودی دیگر بدرود ...

نظر شما در مورد رئیس جمهور آینده

rofouzeh.Tk
می خوام نظرتون رو در مورد رئیس جمهور آینده ایران بدونم، حتماْ بگین . مچکر

هفت روش ایجاد مزاحمت ؛ برای بانوان(ترجیحا دم بخت!)

هفت روش ایجاد مزاحمت

                 برای بانوان(ترجیحا دم بخت!)

 

1 روش دیدکی: در این روش که از مبتدی ترین و پرسابقه ترین روشهای معمول است،شما باید در هر شرایطی نگاهتان را درویش نکنید!(نزدن پلک برای افراد پیشرفته الزامیست)

  

www.rofouzeh.tk

 

2 روش خوابکی: در این روش که کاربرد آن در تاکسی می باشد،بدین صورت است که در صورت مشاهده ی ضعیفه ی مورد نظر در کنارتان،چشمانتان را نیم بسته کرده،گردن خود را شل نموده و آنگاه توامان کله خویش را آرام آرام شل و شل تر نمائید،معصوم نمائی و انعطاف گردن الزامی است.

 

 www.rofouzeh.tk

 

3 روش متلکی: این روش که از قدیمی ترین و کهنه ترین روشهای مزاحمت در طول تاریخ بوده است،و نشانه هایی از آن را دانشمندان در کنار تیر برق های تمدن وسط النهرین و مخصوصا سلسه جواتیان پیدا کرده اند و حتی در نقاشی های تپه الوات آباد نیز پیدا شده این نکته را تائید می کند.

 

4 روش شلوارکی: در این روش که به روش لمسکی نیز معروف است باز در تاکسی کاربرد بهتری برای علاقه مندان میتواند داشته باشد.به این ترتیب که هنگام نشستن با پارچه شلوار ضعیفه ی مورد نظر را لمس کرده و بی حرکت بمانید.طبیعتا هرچه شلوار گشادتر باشد.لمس زودتر حادث میگردد.

 www.rofouzeh.tk 

5 روش شوتکی: در این روش شما باید چیزی را به سوی ضعیفه ی مورد نظر شوت نمائید. بدیهی است نشانه گیری دقیق دقیق! در این روش بسیار ضروری است.

  

6 روش ضایعکی: در این روش که به روش آرنجکی نیز معروف است کوباندن آرنج به فرد یا افراد الزامی است.بدیهی است که این روش در پیاده روها و کوچه های تنگ بیشتر کاربرد دارد.

 

7 روش خرکی: در این روش اصلی ترین نیاز برای انجام کار داشتن شجاعت،بی باکی، جسارت و چابکی بسیار است لذا در طول تاریخ تنها سرسلسله ها و قطب های الواتان توانسته اند که دست به انجام چنین روشی بزنند. و روش انجام این روش بدین صورت است که فرد مزاحم شونده باید تمامی روشهای بالا را در حضور پدر ، مادر ، برادر و یا حتی در داخل خانه فرد یا از روی دیوار یا لب پنجره فرد انجام دهد.

www.rofouzeh.tk

به چپ چپ ؛ به راست راست

مـی نویسم نامــــه ای رو برگ گیلاس            *           کـــــه خدمت می کنم بـــــــا کله تاس
مـی نویسم نامــــه ای رو برگ خرمــــا            *           چـــطور طاقـــت بیــــــــــارم ۲۱ مــــــاه
از آن روز کـــــــه خــوردم سیب زمینـی            *           شدم سربــاز نیـــــــــروی زمیـــنـــــی!
می نویسم یادگاری تا بماند در زمانی            *           گر نباشم در زمانی این بماند یادگاری

002145.jpg

می خواستم از خاطرات آموزشی بنویسم، چیزی یه ذهنم نیومد، شعر نوشتم!  
ولی یادش بخیر آموزشی، دلم برای همه ی برو بچه های گروهان (مخصوصاْ آسایشگاهمون) تنگ شده، یاد اون نگهبانی ها و گشتی ها بخیر، چقدر تو حین گشتی دادن عقرب و رتیل به تورمون می خورد! شباش واقعاْ خفن بود، اگر چشمو تیز می کردی شاید چیزای دیگه مثل مار هم میدیدی! یکی از بچه ها می گفت جن هم دیده! خوشبختانه از این همه گزند جان سالم بدر بردیم!
فکر میکنم توی آموزشی حداقل، بد ترین چیزها: 1- بیماری 2- شایعه 3- نساختن آب و هوا با فرد هستند.
معمولاْ چند روز اول غذا بهت نمیسازه، ولی کم کم عات میکنی، ولی خداییش استمبلی هایی که درست می کردن خیلی خوشمزه بود، من بشخصه از این غذا بیشتر از غذاهای دیگه که بهمون می دادن خوشم میومد، غذاهایی مثل خوراک وحشت، ردپای مرغ، ساچمه پلو و... هم می دادن. (چه اسمهایی که بچه ها رو این غذاها نمی ذاشتن ) این همه که میگن آشخور و این جور حرفا، ما که آش خوردنی ندیدیم!
یادش بخیر چه رژه هایی که جلوی امیر پادگان نمی رفتیم، میدان تیر و میدان نارنجک و پیاده روی های چند کیلو متری یادش بخیر .
راستی من فکر نمی کردم تیر اندازیم انقدر خوب باشه، بیشتر تیرها رو به سیبل زدم، طوری که فرمانده گروهان جلوی جناب سرهنگی که برای نمره دادن و بازدید اومده بود، یه تشویقی بهم داد! معمولاْ تشویقی کم میدادن، ولی تنبیه تا دلت بخواد! تو ارتش یه قانوی داره که میگه تنبیه برای همه؛ تشویق برای یک نفر.
خیلی وقتا میشد که به خاطر سوتی دادن و کله شقی های چند نفر بقیه هم تنبیه می شدن!
یادمه از تنبیه های خفن موقعی بود که تو میدون تیر بچه ها پوکه گم کرده بودند.
(معمولاْ شیرین ترین و بهترین خاطرات در دوران آموزشی رقم می خوره)
.... (یه نکته ای که یه سرباز آموزشی باید بدونه اینه که هیچ وقت خودش رو تابلو نکنه!) بد نبود این مسئله رو متذکر میشدم.
... خلاصش اینکه آموزشی تموم شد ، حالا باید رخت سفر ببندیم به سوی اصفهان، نصف جهان .
به چپ چپ ... به راست راست ؛ بــدو رو
تا فردا ...