بازگشت رفوزه بعد از دو ماه دوری

کـتبت قصه شوقی و مـــدمعی باکــــــی              بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
بسا که گفته ام از شوق با دو دیده خود              ایــا منــــازل سلـــمی فاین سلـماک
تفالی به حافظ ...
سلام...

2 ماه آموزشی خدمت هم گذشت!  با همه ی سختی ها و آسونی ها و خوبی ها و بدی هاش و خاطراتی که باقی ماند... . 18 ماه دیگه در پیش است! خدا بخیر کنه ... اینبار کوله بارمان رو می بندیم برای سفر به شهر اصفهان.

طبیعتاً هر کسی وقتی چیز یا کس عزیزی داره و ازش دور میشه براش دلتنگ میشه، من هم از این قاعده مستثنی نبودم. دلم برای همه ی دوستانم هم در نت تنگ شده بود. خیلی خوشحالم که بار دیگر در جمع شما هستم.

از نظرات و کامنت هایی که گذاشتین و ایمیل هایی که فرستادین و دلگرمی هایی که دادین خیلی ممنون. امیدوارم بتونم که روزی زحمات شما رو جبران کنم. مطمئن باشید هیچ وقت از یاد نمی برمتون.  
بعضی قسمتهای سایت دچار عقب افتادگی و بعضاْ دچار مشکل شده، سعی می کنم تا اونجایی که می تونم جمع و جورش کنم ... فعلاْ ...


مومیایی های معاصریم!
هزار سال خوابیده و بر نخواسته...
فرسنگها زیر خاک سرد
به امید بستری گرم در آسمان هفتم...
در جنگلهای همیشه خزان
خش خش برگها را
نوید الهه بهار می پنداریم...
کابوسهای واقعی را
چشم در راه تعبیر های رویایی نشسته ایم...
ما
فراریان از خاکیم و راندگان از آسمان
با ترازو هامان
خدا می فروشیم ، در راه خدا!!
اشکهایمان
اقیانوس خواهد شد....
اما
هیچ صدفی از قطره های ما ، آبستن گوهر نمی شود
ما
گوهر خویش را به مرداب سپرده ایم!....

نظرات 6 + ارسال نظر
وهاب یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:14 ق.ظ http://galery.tk

سلام.گل پسر و قند و عسل..بابا دلم برات تنگ شده بود...وای بالاخره اومدی...نبودی چه به سر ما اووردن...تا دلت بخواد فیلتر بودم...مجبور شدم دیگه...امیدوارم همیشه شاد و سلامت و موفق باشی

نرمن یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:48 ب.ظ http://poooch.blogsky.com

سلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام...چطوری ؟...خوبی؟...خوش اومدی...
من نميدونم چرا اينجا زبونش چينی افتاده نکنه پيغومه منم چينی بيفته...
ببينم از اصفهان آپ ميکنی ديگه...
منتظرما...
خيلی خيلی خيلی خوشحال شدم...
يادت نره تو آپای بعدی از خاطرات اين دو ماه بگی...
مطمئنا خاطره هست...
نگهبان بودنو...
دستشويی شستنو...
کلاغ پر رفتنو...
آش خوردنو....
آخ آخ...
اميدوارم خوش گذشته باشه....
ايم ۱۸ ماه هم به خودت سخت نگير زود ميگزره...

خوش بگزره...
فعلا برم...
باز ميام...

قاصدک یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:53 ب.ظ http://payizan.blogsky.com



سلام رفوزه
چطوری
خوبی؟
رسیدن بخیر خوش اومدی
خوش گذشت
چشم بزنی به هم این دوهم سال تموم شده
ایشالله که به سلامت بری و برگردی
خوش باشی

علی سافت دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:08 ق.ظ http://worlddesigne.persianblog.com

سلام .... سلام .... سلام ...
خوبی / چه خبرا؟ / خدمت خوش گذشت؟ دلمون برات تنگ شده بود //// همیشه همیشه موفق باشی ... یاحق

نرمن دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:38 ق.ظ http://poooch.blogsky.com

Vay Khodajooon Nemidooonam Chera Bakhshe Nazar Vae Man Injooori Miad??????????????????????????????????????????????????????????

مهدی سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 ق.ظ

سلام آشخور
نبود ۱۸ ماه دیگه
حالا اگه من بگم یه چیزی
نه بود ۳۰ روز دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد